در مبحث گرافیک بصیری هر سازمان و مجموعه نیازمند این موضوع است که هویت خود را به واسطه اشکال و رنگها نمایش دهد.تاریخ نیز نمایانگر این موضوع و اهمیت آن میباشد . از زمان پیدایش انسان پدیده گرافیک با استفاده از نمادها و سنگ نوشتهها نیز بوجود آمده و تا کنون شاید در حجم، جزئیات و متریال نمایش این نمادها تغیرات زیادی کرده باشد ولی ماهیت خود را حفظ نموده است.گرافیک بصری یک سازمان درواقع بازگو کننده تمامی و یا بخش عمده سیاستهای آن مجموعه میباشد . نماد ها، رنگها،زوایا هرکدام زمینه تخصصی فعالیت مجموعه افکار مدیران و برنامههای آینده شرکت را در ذهن مخاطب ایجاد میکند . گرافیک بصری به 2 بخش عمده از نظر تاکتیکی تقسیم میشود:
هنر مفهمومی و بحث زیبا شناسی در مبحث مربوط به هنر مفهمومی تولید کننده متحوی گرافیکی سعی دارد دیدگاه و نظر و عقاید خود و یا صاحبان اثر را به نحوی با استفاده از اشکال متفاوت به مخاطب انتقال دهد .در تولید این نوع محتوی که معمولا نیاز به تفکر زیاد و همچنین خلاقیت زیاد دارد مخاطب جهت خواندن و یا فهمیدن معنای پنهان شده در اثر کمی تامل و تفکر خواهد نمود و این خود یکی از دلایل مهم در امر ماندگاری اثر در ذهن مخاطب دارد .علاوه بر آن اگر یک اثر بیش از اندازه دارای پیچیدگی خاص باشد به نحوی که بخشی زیادی از مخاطبین قادر به دریافت معنی اثر نباشند خود میتواند یکی از دلایل عدم ماندگاری اثر باشد.هر چند زمانی که محتوای گرافیکی تولید میشود یکی از معیارهای اصلی انتخاب مسیر میتوانند دایره مخاطبین باشد که به راحتی هنر مندان را به سمت بهترین مسیر طراحی سوق دهد. نوع دوم مربوط به مبحث زیبا شناسی میباشد که طراح بیشتر سعی دارد به بعد زیبایی و چشم نوازی کار توجه نماید.نحوی استفاده از رنگها، تکنیکهای طراحی، نرم افزارها میتواند نقش مهمی را در بهبود کیفیت در این بخش دارا باشد شاید به اندازه هنرهای مفهومی در ذهن مخاطب ماندگاری نداشته باشد، ولی میتواند مانند تماشای یک منظره زیبا لظاتی را در ذهن مخاطب حس ذوق و لذت ایجاد نماید .
با وجه به مباحث بالا اثری که بتواند هر دو نوع را تکنیک را به نحو احست پیاده سازی کنند میتوانند یه اثر دلنشین و ماندگار را ایجاد نماید و در صورتی که هریک از موارد بالا میزان کمتری را نسبت به دیگری و یا حتی بصورت کلی طحی کمی از هر کدام را در اثر خود داشته باشد نمیتواند حایگاهی بالایی از نظر هنری داشته باشد . کار تولیدات گرافیک بصری نیز مانند بسیاری از هنرهای دیگر دستخوش تغییرات فرهنگی و اجتماعی انسانها شده است . به گونه ای که بخش عمده این تولیدات بجای اینکه مبین یه موضوع رویداد یا فرهنگ خاص باشند و در راستای تولیدات هنری رشد کنند به سمت تولیدات تجاری گرویده اند . و یکی از دلایل عمده این طرز فکر تولید کنندگان این محتوی را شاید به تغییر سبک زندگی انسانها اید دانست چرا که انسان ماشینی که امروزه با هزاران موضوع متنوع در طول روز و دغدغههای فکری که جوامع امروزی به پای انسانها بسته کمتر کسی قادر به درک هنرهای مفهومی میباشد و فقط در حد این که یک اگهی تجاری لحظه ای چشم مخایطب را بخود جلب کند خواهد بود .
در این بخش از تولید محتوی گرافیکی که شامل کلیه مستندات یک سازمان برای نمایش هویت خود میباشد میتوان پایه و مقدمات معرفی سازمان را گنجاند که میتواند شامل لوگو تایپ و نشانه، اسلوگان، ست اداری شامل کارت ویزیت ، سربرگ، پاکت نامه و . . . انواع کاتالوگ و بروشور،انواع هولدر، فلایر و ... میباشد.
در این بخش از زمان شروع کار تا پایان عمر یک سازمان میتواند همراه مجموعه بوده و یا حتی پس از ان نیز در ذهن مخاطبین باقی بماند . به هر حال تمامی مسائلی که بعنوان مقدمات معرفی یک برند نیاز است در این قسمت قابل اجرا و پیاده سازی است.